علی شهریارعلی شهریار، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

علی شهریارم تنها امید قلب مامان و بابا

کفش تابستونی

قربون بشه مامان ایشالله امروز رفتیم بازار با بابا جون و برای پسر  نازم کفش تابستونی خریدیم باباجون دوست داشت کفش سوتی برات بخریم اما خوشبختانه شماره پای شما نمی خورد عزیزدلم چون پای شما بزرگتر از کفش سوتی است خیلی دوست دارم من عاشق اون دست وپاهای نازتم و همیشه می بوسمشون و خدا رو به خاطر داشتن این میوه بهشتی هزاران هزار بار شکر می کنم
9 خرداد 1393

این شییه

قند مامان قربون اون زبون شیرین و حس کنجکاوت بشم من ااااااااااااااااااالاهی تازه یادت گرفتی هر چی ببینی سوال کنی و بگی (این شییه ) یعنی این چیه البته حدود 10 مرتبه هم تکرارش می کنی و منم هر بار بیشتر از دفه قبل دوست دارم قورتت بدم و جوابت با تمام عشق دورنت میدم تو اگه هزار بارم سوال نکنی من خسته نمی شم قند شیرین زبونم
9 خرداد 1393

پسرم برای اولین بار رفت آرایشگاه

کوچولوی مامان حالا دیگه مرد شدی و برای کوتاه کردن موهات بردمت آرایشگاه مردونه . اولش که آروم روی صندلی نشسته بودی و می خندید تا همین که ماشین اصلاح رو به موهات نزدیک کرد آقای ارایشگر تو هم از فرصت استفاده کردی و تمام آرایشگاه را روی سرت گذاشتی و اینقدر گریه کردی باباجون هم مجبور شد تو رو توی بغلش بگیره تا بتونیم موهاتو کوتاه کنیم و من هم تمام وسایل آرایشگاه برات آوردم که سرگرمت کنم و خلاصه بعد کلی گریه آخرش یک موی کوتاه قشنگ با نمره 2 ماشین اصلاح از سر کوچولوی نازت در اومد و اما طفلی آرایشگاه بیشتر شبیه میدان جنگ شده بود و جالب بود که وتی تموم شده بود جیغ میزدی که آقای آرایشگر از مغازه خودش بره بیرون و اجازه نمی دادی بیاد داخل . تجربه ...
9 خرداد 1393

التماس دعا

از همه همراهان و دوستان عزیزم که من را در ختم کردن کل قرآن مجید یاری نمودند ممنون و سپاسگذارم . التماس دعای مخصوص دارم زمانیکه چشمانتان بارانی و دلتان می لرزد . برای عاقبت بخیری نی نی من هم دعا کنید از همگی قبول باشد و انشالله امام زمان (عج) خود آقا نظاره گر دلهایمان باشند و خودشان این ختم گروهی کلام الله را با دستان مبارکشان امضا و قبول بفرمایند .  
4 خرداد 1393

ختم قرآن درماه پرفیض و برکت رجب

مامان و باباهای مهربون سلام و خسته نباشید و ضمن قبولی طاعات و عباداتتون و خوش به سعادت اونایی که رفتن اعتکاف ... تصمیم گرفتیم در این ماه پربرکت از رحمت الاهی بی نصیب نمونیم و به نیت فرج و ظهور آقامون امام زمان (عج) و سلامتی و عاقبت بخیری همه نی نی های دنیا ختم کامل قرآن مجید با شما عزیزان شروع کنیم هر کدوم از عزیزان هر جز که می تونه بخونه برام بنویسه البته قبلش به جدول پایین نگاه بکنید تا تداخلی با بقیه عزیزانی که انتخاب کردن پیش نیاد . ممنونم و التماس دعا برای نی نی منم دعا کنید عاقبت بخیر بشه همراهان عزیزم ختم قرآن فقط تا پایان ماه رجب فرصت است . در عنوان بیان کردم که ختم قرآن برای ماه رجب می باشد اما با پرسش های د...
4 خرداد 1393

از شیر گرفتن پسرم

دلبندم در تاریخ 14 فروردین 1393 من با وجودی که اصلا راضی نبودم و خیلی هم برام سخت و زجرآور بود اما مجبور بودم .... تو رو از شیر گرفتم الاهی قربون اون چهره معصومت بشم و تو هم خیلی صبوری کردی و اصلا اذیتم نکردی فقط همون شب اول تا ساعت 3 صبح روی پای باباجون خوابیدی و .. و تا صبح هر نیم ساعت بیدار میشدی و گریه می کردی  و منم که طاقت دیدن اشکهای نازتو نداشتم آخرش کم آوردم و خواستم بهت شیر بدم که باباجون نذاشت و تو فقط دو دفعه شیشه شیر که از قبل برات گرمش کرده بود خوردی و فردا صبحم دیگه حتی اون شیشه شیر را نگرفتی شب وحشتناک و زجر آوری برای دو تاییم بود عزیزم . ممنون باباجونم که اگه کمکم نمی کرد اصلا نمی تونستم از این کار مشکل بر بیام ...
28 ارديبهشت 1393

کلمات جدید امیدقلبم

اولین کلمه در سن 7 ماهگی زدی  = اددد بعد در سن 10 ماهگی گفتی = بابا وقتی این حرف زدی دنیا رو به باباجون دادن و اینقدر غرق شادی و خوشحالی شده بود که تو رو بغلش کرده و دور تا دور اتاق دورت میداد و واقعا نمی دونست از خوشحالی چه کار کنه و یک سالگت کامل شده بود که تازه گفتی = ماما وای چقدر من منتظر این حرف بودم که از اون لبای قشنگت بشنوم  لحظه غیرقابل توصیفیه وقتی دلبندت صدات میزنه و بقیه فرهنگ واژگان علی شهریار امه= آب                                  ...
28 ارديبهشت 1393

تولد تولد تولدت مبارک (تولد یکسالگی پسرم با تم تیوتی )

یکسال از زندگی تو فرشته آسمونی بر روی زمین خدا می گذرد . چه خوب است که هستی در کنارمان و گرمای عشق زندگی ما را با وجود نازنینت بیشتر می کنی دلبندم سالروز تولدت مبارک باد الاهی 300 هزار ساله بشی این دعایی است که من همیشه برای تو دارم می خوام برات از روز تولدت بنویسم روز تولد یکسالگی تو و مصادف با سی و یکسالگی باباجون است و من هم از این بابت از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم و همه کارهای تولدت را خودم و البته با کمک خالهجون و مامانی کردم تم تولدت را تیوتی یا همون جوجه زرد قناری بلا انتخاب کردم زیرا از وقتی که تونستی رنگها را تشخیص بدی خیلی به این عروسک علاقه داشتی ناگفته نماند پسر قشنگم که همه جشنت دست هنر و سلیقه مامان ج...
30 بهمن 1392

تولد یک ماهگی پسرم

نوگل باغ امیدم امروز دقیقا یک ماه از ورودت به خانه عشقمان می گذرد . یک ماهی که پر از شادی و سختی بود. خاله جون سارا هم زحمت کشیده بود برات کیک تولد یک ماهگیت گرفته بود آورد و جشنمون کامل شد قربون اون قیافت توی لباس ملوانی برم خوشگل مامان                                               ...
29 بهمن 1392